اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 جستجو 



 رتبه 


 آمار 

  • امروز: 37
  • دیروز: 40
  • 7 روز قبل: 418
  • 1 ماه قبل: 649
  • کل بازدیدها: 24903
  •  
      خوب شد نیامدی! ...

    این جمعه خوب شد نیامدی!
    شاید هم آمدی و …..
    آمدی و دیدی که در خواب ناز غفلتم و….
    برگشتی! ?
    به همین سادگی!
    یک جمعه دیگر هم گذشت و #من نگذاشتم بیایی! ?

    موضوعات: شیعه, ائمه  لینک ثابت

    [جمعه 1397-07-27] [ 09:03:00 ق.ظ ]  



      فکه، رقیه، رمل، آه از بی پدری.... ...

    ??
    ️کودک ولی برای همیشه به خواب رفت
    وقتی که دید قصه بابا به «سر» رسید…

    .

    .

    .

    نمی دونم تا حالا فکه رفتین یا نه؟

    اگه روز عاشورا اونجا باشید حتما برای دیدن نمایش و مرثیه خوانی و دسته های بزرگ عزاداری به یک محل خاص می رید…
    به یک گودال!

    از اونجایی که کاروان ها و ماشین ها می ایستند تا اون گودال یه چندصد متری راهه!

    توی اون مسیر، دم در ورودی تو اون بیابون برهوت، وقتی میاید به رسم عاشقی کفشاتونو دربیارید و پابرهنه برید،توصیه می کنن پلاستیک کفش بردارید!

    یه لحظه بیاید بریم تو اون فضا، با ما، با رقیه سه ساله!:(من میگم تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!)

    هوا گرم بود، گرم که چه عرض کنم از آسمان آتش می بارید…

    باهزار و یک بدبختی خودمو عضو کاروانی کردم که روز عاشورا می برد فکه!

    اصلا نمی دونستم فکه کجاست!تا اونجا چقدر راهه؟ فقط اسمشو شنیده بودم : فکه، معراج شهیدان خدایی!

    اینکه تو اتوبوس چیشد بماند، اینکه ما دیر رسیدیم و برنامه زودتر از معمول هرسال شروع شد هم بماند…

    موقع نماز رسیدیم. اول با دو تا از طلاب دیگه نماز رو به جماعت و به رسم عشاق شهید فکه، روی چفیه هامون خوندیم. بعد هم به سرعت حرکت کردیم به سمت گودالی که می گفتند برنامه اونجاست.

    دم در ورودی اومدیم عاشقانه کفشامونو دربیاریم و بذاریم دم در ورودی که… بعضیا توصیه کردند کفشاتونو ببرید!

    ما هم محض احتیاط و احترام به توصیه شون، بردیم. بعدا فهمیدیم چرا گفتند…

    از آسمان که هیچ از زمین آتش زبانه می کشید. قدم های اول خوب بود، قابل تحمل بود، چون روی زمین سخت بود!

    من تا حالا رمل ندیده بودم ولی…. چند قدم بعد به رمل ها رسیدیم!

    قدم اول نه، قدم دوم نه قدم سوم….واااااای! داغه! راه رفتن توش سخته خیلی سخت! می دونید چرا؟ چون دانه ریزه و همه جارو پر کرده .وقتی پاتو میذاری روشون، توی رمل ها فرو می ری، باید کلی تلاش کنی تا پاتو دربیاری، تازه این یه قسمتشه.

    قسمت بعدی اینه که پات تا ساق یا حتی زانو فرو میره توشو، توی رمل های داغ، که به پات می چسبند…

    هوا داااغ داااااااغ بود… ما هم چندساعت تو اتوبوس بودیم، خسته و کوفته، راه هم طولانی، آب هم داشتیم خدا رو شکر! ولی مثل آب جهنم جوش بود!

    با هزار و یک بدبختی رسیدیم به گودال، تا رسیدیم مراسم آخراش بود و تموم شد!!

    یک مدت اونجا موندیم و درددل کردیم و …..حالا کی برمی گرده این همه راهو!

    ما جوراب داشتیم ولی…سه ساله امام حسین(ع) هم جوراب داشت؟

    ما جوان بودیم ولی بازهم تند راه رفتن در این رمل هاییی که هرقدمش در آن فرو می روی سخت بود، چگونه رقیه(س) سه ساله از دست یزیدیان فرار کرد؟

    ما هیچ داغی جز داغی زمین و تشنگی و داغی آسمان بر جسم و جانمان تحمل نمی کردیم، او بعد از مسلخ عاشورا چگونه نای دویدن داشت؟

    ما سالم و تندرست آمده بودیم و باز هم سخت بود، او چگونه با ضرب تازیانه و صورت کبود از سیلی ….

    ما قدمان بلندبود و رمل های داغ تا ساق پا رسیده ، آزارمان می داد، او وقتی با صورت به روی رمل ها افتاد…..

    ما هراز چندگاهی در آن بیایان از بین آن همه رمل، جاهایی سخت تر زمین را پیدا می کردیم که به خنکی اش! (بین داغ و داغ تر یکی را باید برگزید) پناه ببریم، آیا در صحرای کربلا به جز رمل برای دختر بچه ای وحشت زده، غریب و اسیر چیز دیگری بود تا به آن پناه برد؟

    .

    .

    .

    بخوان، امام من! بخوان. تو برایم روضه رقیه(س) سه ساله بخوان. به خاطر همین یک جمله بیا تا مرحمی باشی بر دل های زخم خورده رقیه های تاریخ:

    امروز در مراسم سفره حضرت رقیه(س) در تهران، فرزند شهید مدافع حرمی گفت:

    خوش به حال رقیه(س) که زودتر شهید شد و پیش باباش رفت….▪
    ??????

    موضوعات: شیعه, مدافعان حرم, ائمه, مناسبتی  لینک ثابت

    [دوشنبه 1397-07-23] [ 07:56:00 ب.ظ ]  



      سیدالساجدین(ع) ...

    شهادت امام سجاد(ع) استوره ی صبر را خدمت شما تسلیت عرض می نماییم.

    موضوعات: ائمه  لینک ثابت

    [جمعه 1397-07-13] [ 06:38:00 ق.ظ ]  



      اسم ما را تیک می زنی؟؟؟ ...

    #برشی_از_کتاب
    #خادم_ارباب_کیست؟

    کسی که جدید می آید
    دم در اسمش را مینویسند
    غلام های همیشگی و قدیمی را
    فقط تیک میزنند
    در فهرست خادم هایت
    اسم مارا تیک زده ای ؟!

     

    پ ن1:دلم می خواست برای امروز یه چیز متفاوت بنویسم ولی…

    این #تیک خودش کلی حرف داره…..

    پ ن2: حالا به جای #غلام، بخوانید #سردار وبه جای #خادم، بخوانید#سرباز…..

    آقاجان به نماز نشسته ی زینب قسم، بیا…..

    موضوعات: شیعه, کتاب, ائمه, فرهنگی, مناسبتی  لینک ثابت

    [پنجشنبه 1397-06-29] [ 06:19:00 ب.ظ ]  



      بی حساب..... ...

    اون عزیزانی که در راه #امام_حسین (ع) خرج و نذری میدن و زحمت میکشن ببینن ? امام حسین اینطوری با “بامعرفتها” حساب میکنه ?

    قشنگه.. این راه.. چقدر قشنگه معامله با اباعبدالله الحسین(ع)?

    پ ن:امام حسین(ع) قیام کرد تا مردم را از «نادانی» نجات دهد تا غرق نشوند… و امروز مردم در «نادانی» غوطه ورند!…
    می خواهیم «دانایی» هدیه دهیم تا قیام امام زنده بماند!!
    آنکه در این راه جا بماند مدیون امام است نه مردم…… بسم الله:
    جهت یاری امامتان، نذر کتاب خود را به شماره کارت زیر به نام عصمت محیط واریز فرمایید:
    6037997147945944
    ???????
    مقر کتاب بندر امام خمینی (ره)

    موضوعات: کتاب, ائمه, فرهنگی, مناسبتی  لینک ثابت

    [چهارشنبه 1397-06-21] [ 12:12:00 ب.ظ ]