مهر 1397
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30        


 جستجو 



 رتبه 


 آمار 

  • امروز: 84
  • دیروز: 55
  • 7 روز قبل: 170
  • 1 ماه قبل: 382
  • کل بازدیدها: 24597
  •  
      نکته پرغصه ی امامم! ...

    نکته‌ی پرغصه‌ی بیانات امام خامنه ای(مدظله) در دیدار نخبگان:

    #کدخدا_پرستان
    #عزت_ملی
    #انرژی_هسته‌ای

    موضوعات: سیاسی  لینک ثابت

    [جمعه 1397-07-27] [ 09:21:00 ق.ظ ]  



      خوب شد نیامدی! ...

    این جمعه خوب شد نیامدی!
    شاید هم آمدی و …..
    آمدی و دیدی که در خواب ناز غفلتم و….
    برگشتی! ?
    به همین سادگی!
    یک جمعه دیگر هم گذشت و #من نگذاشتم بیایی! ?

    موضوعات: شیعه, ائمه  لینک ثابت

     [ 09:03:00 ق.ظ ]  



      #حسن_عباسی_تنها_نیست ...

    #حسن_عباسی_تنها_نیست

    موضوعات: سیاسی  لینک ثابت

    [پنجشنبه 1397-07-26] [ 07:56:00 ب.ظ ]  



      فکه، رقیه، رمل، آه از بی پدری.... ...

    ??
    ️کودک ولی برای همیشه به خواب رفت
    وقتی که دید قصه بابا به «سر» رسید…

    .

    .

    .

    نمی دونم تا حالا فکه رفتین یا نه؟

    اگه روز عاشورا اونجا باشید حتما برای دیدن نمایش و مرثیه خوانی و دسته های بزرگ عزاداری به یک محل خاص می رید…
    به یک گودال!

    از اونجایی که کاروان ها و ماشین ها می ایستند تا اون گودال یه چندصد متری راهه!

    توی اون مسیر، دم در ورودی تو اون بیابون برهوت، وقتی میاید به رسم عاشقی کفشاتونو دربیارید و پابرهنه برید،توصیه می کنن پلاستیک کفش بردارید!

    یه لحظه بیاید بریم تو اون فضا، با ما، با رقیه سه ساله!:(من میگم تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!)

    هوا گرم بود، گرم که چه عرض کنم از آسمان آتش می بارید…

    باهزار و یک بدبختی خودمو عضو کاروانی کردم که روز عاشورا می برد فکه!

    اصلا نمی دونستم فکه کجاست!تا اونجا چقدر راهه؟ فقط اسمشو شنیده بودم : فکه، معراج شهیدان خدایی!

    اینکه تو اتوبوس چیشد بماند، اینکه ما دیر رسیدیم و برنامه زودتر از معمول هرسال شروع شد هم بماند…

    موقع نماز رسیدیم. اول با دو تا از طلاب دیگه نماز رو به جماعت و به رسم عشاق شهید فکه، روی چفیه هامون خوندیم. بعد هم به سرعت حرکت کردیم به سمت گودالی که می گفتند برنامه اونجاست.

    دم در ورودی اومدیم عاشقانه کفشامونو دربیاریم و بذاریم دم در ورودی که… بعضیا توصیه کردند کفشاتونو ببرید!

    ما هم محض احتیاط و احترام به توصیه شون، بردیم. بعدا فهمیدیم چرا گفتند…

    از آسمان که هیچ از زمین آتش زبانه می کشید. قدم های اول خوب بود، قابل تحمل بود، چون روی زمین سخت بود!

    من تا حالا رمل ندیده بودم ولی…. چند قدم بعد به رمل ها رسیدیم!

    قدم اول نه، قدم دوم نه قدم سوم….واااااای! داغه! راه رفتن توش سخته خیلی سخت! می دونید چرا؟ چون دانه ریزه و همه جارو پر کرده .وقتی پاتو میذاری روشون، توی رمل ها فرو می ری، باید کلی تلاش کنی تا پاتو دربیاری، تازه این یه قسمتشه.

    قسمت بعدی اینه که پات تا ساق یا حتی زانو فرو میره توشو، توی رمل های داغ، که به پات می چسبند…

    هوا داااغ داااااااغ بود… ما هم چندساعت تو اتوبوس بودیم، خسته و کوفته، راه هم طولانی، آب هم داشتیم خدا رو شکر! ولی مثل آب جهنم جوش بود!

    با هزار و یک بدبختی رسیدیم به گودال، تا رسیدیم مراسم آخراش بود و تموم شد!!

    یک مدت اونجا موندیم و درددل کردیم و …..حالا کی برمی گرده این همه راهو!

    ما جوراب داشتیم ولی…سه ساله امام حسین(ع) هم جوراب داشت؟

    ما جوان بودیم ولی بازهم تند راه رفتن در این رمل هاییی که هرقدمش در آن فرو می روی سخت بود، چگونه رقیه(س) سه ساله از دست یزیدیان فرار کرد؟

    ما هیچ داغی جز داغی زمین و تشنگی و داغی آسمان بر جسم و جانمان تحمل نمی کردیم، او بعد از مسلخ عاشورا چگونه نای دویدن داشت؟

    ما سالم و تندرست آمده بودیم و باز هم سخت بود، او چگونه با ضرب تازیانه و صورت کبود از سیلی ….

    ما قدمان بلندبود و رمل های داغ تا ساق پا رسیده ، آزارمان می داد، او وقتی با صورت به روی رمل ها افتاد…..

    ما هراز چندگاهی در آن بیایان از بین آن همه رمل، جاهایی سخت تر زمین را پیدا می کردیم که به خنکی اش! (بین داغ و داغ تر یکی را باید برگزید) پناه ببریم، آیا در صحرای کربلا به جز رمل برای دختر بچه ای وحشت زده، غریب و اسیر چیز دیگری بود تا به آن پناه برد؟

    .

    .

    .

    بخوان، امام من! بخوان. تو برایم روضه رقیه(س) سه ساله بخوان. به خاطر همین یک جمله بیا تا مرحمی باشی بر دل های زخم خورده رقیه های تاریخ:

    امروز در مراسم سفره حضرت رقیه(س) در تهران، فرزند شهید مدافع حرمی گفت:

    خوش به حال رقیه(س) که زودتر شهید شد و پیش باباش رفت….▪
    ??????

    موضوعات: شیعه, مدافعان حرم, ائمه, مناسبتی  لینک ثابت

    [دوشنبه 1397-07-23] [ 07:56:00 ب.ظ ]  



      منحرف نشویم!!!! ...

    بعضی قصد دارند با بزرگ کردن #ورود_زنان و مسائل حاشیه ای، مطالبات واقعی رهبر را به حاشیه ببرند. مواظب باشید! در زمین آن ها بازی نکنید!

    #نه_به_fatf

     

    موضوعات: سیاسی  لینک ثابت

    [جمعه 1397-07-13] [ 06:44:00 ق.ظ ]  



      جوانننننننننن چاره ساز! ...

    غریب یعنی کسی که 80میلیون مدعی دارد اما از جانش خودش مایه می گذارد!

    آقاجان! تا ما جوانان هستیم نخواهیم گذاشت کربلا تکرار شود…

     

     

    موضوعات: سیاسی, مناسبتی  لینک ثابت

     [ 06:41:00 ق.ظ ]  



      سیدالساجدین(ع) ...

    شهادت امام سجاد(ع) استوره ی صبر را خدمت شما تسلیت عرض می نماییم.

    موضوعات: ائمه  لینک ثابت

     [ 06:38:00 ق.ظ ]  



      حال کردیم! ...

    حال کردیم خدایییی!

    دوباره نمیشه؟!!!!

    #گوشمالی_سخت

    موضوعات: سیاسی  لینک ثابت

     [ 06:37:00 ق.ظ ]  



      دست و جیغ و هوراااا ...

    دست و جیغ و هوراااااا
    من واقعا نمی فهمم چرا تا حالا کسی جرأت نکرده به مادر اون شهید چهارساله بگه خوشحال باشه چون از این به بعد #سهمیه داره؟
    آقا من می پرسم!
    مادر!شما چندمیلیون گرفتی از پسرت بگذری؟
    حالا گرفتی دیگه، پس اینقدر ژستِ زینبی نگیر، ما رو فیلم نکن….
    #آمد_نیور
    #اهواز_تسلیت
    #مدافعان_حرم
    #شهید_چهارساله
    #سهمیه

    موضوعات: سیاسی, مدافعان حرم, فرهنگی  لینک ثابت

    [دوشنبه 1397-07-02] [ 10:02:00 ق.ظ ]  



      اگر هزار بار بمیریم و زنده شویم.... ...

    سَرِ خُم مِی سَلامَت ، شِکنَد اگر سَبویی….

    آقاجان! همین که شما سلامت هستید برای ما فدائیان کافیست…

    که اگر ما هزار بار بمیریم و زنده شویم بازهم دست از شما برنخواهیم داشت….

    #اهواز_تسلیت

    دل نوشت:

    حادثه ی اهواز ثابت کرد:
    راه شهادت بسته نیست ما کوریم نمی بینیم….
    به قول شهید آوینی، شهادت لباس تک سایزی است هروقت اندازه اش شدیم هرکجا باشیم شهید می شویم……

    موضوعات: سیاسی  لینک ثابت

    [یکشنبه 1397-07-01] [ 07:57:00 ب.ظ ]